گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گروتسگ

دختر بچه از وقتی بدنیا اومده دو تجربه مهم داشته 

یک: افراد زیادی در فامیل مدام  فوت کردند 

دو: سرش شپش گذاشته

نتیجه اینکه هنگام بازی با عروسکهاش اول مراسم ختم برگزار می کنه و دورهمی عزاداری می کنن و چای می خورن و  بعد موهای عزاداران  می گرده ببینه شپش دارن یا نه!

چرا که اینان هیچکس جز خودشان را دوست ندارند

یک بیماری خودشیفتگی دانشجویانم را اسیر کرده است

دنیا حول محور خودشان می چرخد، دور محور این "ش" مالکیت

و هرچیزی مرتبط با این "ش" قابل ارزش و مهم  و بهترین است و بقیه  بی اهمیت

خودش : من کلا...

خانواده اش: مامانم، بابام و ...

لوازمی که استفاده می کند : ریمل من، ماشین من...

ماه تولدش: ما فلان ماهی ها...

عادت های غذا خوردنش: پیتزام باید حتما...

بیماری هایش: اخه من آلرژی دارم

مواردی که مورد نفرتش است: من متنفرم از....

دوستانش هم فقط کسانی هستند که ستایشش می کنند : فالانی همیشه می گه تو...

دشمنانش هم که زیادند و دلیش هم این است که حتما به ایشان  حسادت می کنند!

،

،

،

نمی دانم چه اتفاقی در دوران رشد این نسل اتفاق افتاده که تعدادشان اینقدر زیاد است، اما نگران چند سال بعد هستم که این پسرها و دخترها ، ازدواج می کنند و مادر و پدر می شوند و بچه های تولید می کنند چندش تر از خودشان و این چرخه همچنان بزرگتر می شود و دنیای بی رحمی را موجب می شود

دلیل غیبت هایم اینکه در سفرهای مدام پاییزی هستم

عکسها را در اینستاگرام می گذارم

Gisoshirazi

دنیای داعش و ترامپ و کلینتون، دنیای کره شمالی، تمامی دنیای جهان سوم

در این روزها مدام درباره زیبایی از دیدگاه سقراط، افلاطون و ارسطو حرف می زنم، بیشتر کلاسهای این ترمم به اینها مربوط است و مدام در حین درس دادن به فکر فرو می روم

بیش از دو هزار سال پیش این آدمها آمد ه اند جملاتی می گویند که هنوز که هنوز هست ضرورتشان احساس می شود

خود را بشناس

زیبایی سودمندی است

خیر و نیکی در زیبایی به هم می رسند

آنچیزی زیباست که روح زیبایی در آن شکل گرفته باشد

بچه ها جملاتی که پیدا کردند می خوانند و درباره آنها صحبت می کنیم و من مدام بیادشان می آورم که چقدر هنوز جامعه بشری به اجرای شدن این نظرات نیازمندند

چقدر تشنه این واژه ها در این روزهای بشری هستم

فضیلت، عدالت، حقیقت، نیکی، خوبی ، سودمندی

و

زیبایی

زیبایی

زیبایی


خوبه حالا جرم گیری بود، احتمالا اگه یه روز بخوام دندون بکشم باید یک ماه برم هاوایی

امروز صبح  رفتم دندان پزشکی

بعله کار ترسناکی است

اینقدر ترسناک بود که تا آخر شب داشتم به خودم کادو می دادم بابت این همه شجاعت و دلاوری که نشون دادم

برای خودم شنیسل سفارش دادم

رفتم ماساژ با گوی! ( والا منم اولین بار بود شنیده بودم یه صد مدل کرم مالیدن رو صورتم  بعد هم با یک گوله داغ و یه گوله سرد پک و پوز را ماساژ دادن  و آخرش هم دوباره ماسک و فیلان )

بعد رفتم یه کافی شاپ که حیاط بامزه ای داشت و چای میوه های جنگلی خوردم و کیک شکلاتی، بامزه یه بچه بود که از طبقه چهارم اپارتمان مسلط به  حیاط کافی شاپ داد می زد برید خونه هاتون و من براش دس تکون می دادم و اونم جواب می داد و بوس می فرستاد

بعد اومدم تو هفت تیر مغازه گردی و  برای رها دو تا مانتو خریدم( حوصله خرید نداره اولا، دوما حراجهای عجیب و ارزون فقط به پست من می خوره)

برای خودم هم دو تا رومیزی خوشگل 

بعد هم اومدم خونه چیپس و ماست موسیر می خورم و سریال شیم لس نگاه می کنم