از آدمهای نکته سنج خوشم می یاد، هوشمند و طناز
به خانه دوست مودب و محترمی رفته بودم که اصرار کرد شب را بمانم، به شوخی و جدی و با ادا و اطوارگفتم :نه مسواک و لباس خوابم را نیاوردم و شبها عادت دارم دوش بگیرم
بدون مکث و با همان آرامش و نرمش گفت: اشکال نداره کتری براتون تو حیاط می ذارم
تبصره: اشاره به سفر مغولستان من که با کتری از چاه آب کشیدم و با آن خودم را شستم!
پس چی فکر کردی مخ که نیست لامثب
البته اینقدر تصویری می نویسی که می مونه تو ذهن
قربانت بوس
اخ گفتی سفر مغولستان همیشه منو یاد توالت رفتنت زیر اسمون پرستاره می اندازه که بعدش در همون حال با دیدن اون همه ستاره زدی زیر گریه
یادته?
سلام گیسو جان
خیلی وقته می خونمتون ولی خاموش و البته لذت می برم از پست هاتون
ولی این سفر مغولستان برام جالب بود و البته من همه آرشیو رو نخوندم میشه بگید سفرنامش کجاست که برم و بخونم؟
فکر کنم باید بری بلاگ اسپات که فیلتره
Gistela.blogspot.com
قدم اول آشنایی بیشتر اینکه شب خونشون می موندین
چه باحال ...