امروز رفتم باغ ایرانی .پر از لاله بود و زیبا.همه با کلاس عکس می انداختن و دست به گلها نمی زدن ولی نگهبانانی واقعا بی ادبی اونجا بودن مرتب با سوت های بد صداشون اعصاب ادمو بهم می ریختن که مثلا یکی از چند متری گلها رد شده و عکس می گیره.حتی یکی با بی ادبی با یکی از بازدید کننده ها دعوا می کرد که چرا وارد محوطه خاکی بدون گل شده که از نزدیک عکس بگیره.گاهی همین چیزها خاطره بد می سازه.جای تعجبم شهرداری با این همه زحمت چرا اینجور نگهبانهایی اونجا گذاشته.مثل بازار میوه ها.
امروز رفتم باغ ایرانی .پر از لاله بود و زیبا.همه با کلاس عکس می انداختن و دست به گلها نمی زدن ولی نگهبانانی واقعا بی ادبی اونجا بودن مرتب با سوت های بد صداشون اعصاب ادمو بهم می ریختن که مثلا یکی از چند متری گلها رد شده و عکس می گیره.حتی یکی با بی ادبی با یکی از بازدید کننده ها دعوا می کرد که چرا وارد محوطه خاکی بدون گل شده که از نزدیک عکس بگیره.گاهی همین چیزها خاطره بد می سازه.جای تعجبم شهرداری با این همه زحمت چرا اینجور نگهبانهایی اونجا گذاشته.مثل بازار میوه ها.
یعنی من عاشق گیس طلا بانو هستم که در این کساد بازار وبلاگ نویسی ،سخاوتمندانه ما را مشعوف میکند با پستهای کوتاه و موجز و مستمر و صد البته شیرینشون.
ممنون که هستید بانو و ممنون که برامون مینویسید.
درود بر شما.
قربانت عزیز دل
بگردم اون عوض شدنو!