داشتم ماجرای امروز را برای رها تعریف می کردم که شخصی کاملا مودبانه به من توهین کرد و من کاملا غیر مودبانه جوابش را دادم و او هم فرار کرد از اتاق بیرون رفت
بعد هم شاهد ی که در صحنه حضور داشت با حیرت گفت : بدجور زدید در برجکش، چه طور اینطور با آرامش منفجر می کنید؟
رها می خنده می گه :می گفتی داداش خرج کردم براش !
منم یه روانشناس میخوام
برای خشم و بیرون راندن آن ، و خلاص کردن ذهن از چرت و پرت روزانه از همکار بگیر تا فامیل و مردم کوچه و بازار بهترین راه حل: در هوای آزاد و ساکت ( ترجیحا تنهایی) قدم زدن. یوگا در هوای باز ( ترجیحا به تنهایی) یا کمی دویدن ( تنهایی) با خودت در حین قدم زدن در طبیعت ( تنهایی) بلند بلند حرف زدن. و باز هم در طبیعت ( تنهایی) یک آوازی رو که دوست داری بلند بلند یا یواش یواش بخوانی. این بود نسخه شخصی من
بقیه
یک سیستم که حرفها را نمیشنوی. و طرف هم متوجه میشود. روانشناسها بعضی اوقات میگویند ، خشم را درون خودت نگه ندار. اما راهش عکس العمل ناگهانی نیست. راهش تربیت و ایجاد آن سیستم است( همه این است و نیست و بلبل زبانی را بگذارید به حساب نظرات شخصی و اظهار فضل بنده! ناراحت و عصبانی نشوید!)
هنوز بقیه دارررد!
من با بنفشه موافقم. عکس العمل به حرفهای توهین کننده ، انرزی زیادی مصرف میکند. فرار بهترین کار است. فرار قدم اول است. در مراحل پیشرفته تر و قدم بعدی ، اگر بتوانی سیستم دفاعی ذهنت را تربیت و کنترل کنی و سیستمی بوجود بیاوری که خودبخود نشنوی ، بهترین کار است.
بقیه دارد
داداش عجب خرجی کردی براش!آفرین
من اغلب از جواب دادن به توهینها فرار می کنم، پنهان میشم در واقع، چون جواب دادن عصبانی ترم می کنه و انرژی بیشتری میگیره و البته این راه خیلی بدیه چون این استراتژی منفعلانه اغلب توهین کنندگان بی شعور رو تشویق به پیشروی بیشتر میکنه، به خصوص در محل کار:/:(