در این ماه برخی از وسایل خانه را اینترنتی فروختم و بعضی دیگر خریدم
هر بار هزینه را واریز کردم و جنس به دستم رسید سالم و بدون هیچ شائبه ای از کلاه برداری ، حتی خانمی که صبحانه خوری را ازش خریدم، در تلگرام برای رنگ و مدل با من کلی همفکری کرد و برای اینکه پول وانت ندهم ، اسنپ برایم جور کرده بود و وقتی عکس میز در اشپزخانه را برایش فرستادم کلی ذوق کرد
مبلها را هم خود فروشنده وانت گرفت و به کارگر کمک کرد تا آنها را بالا بیاورد و حتی منتظر نشد تا پیامک واریز من به دستش برسد و رفت
آنهایی هم که آمدند همینطور، زوج جوانی که میز ایکیا را خریدند از من درباره طراحی دکور خانه راهنمایی می کرفتندو بعدا در تلگرام عکس خانه شان را فرستادند تا من در چیدمان کمکشان کنند و پول را در همان کپ وگفتمان واریز کردند
یکبار هم میزی خریدم که به اندازه عکس سالم نبود، فروشنده عذرخواهی کرد و پول را پس داد در حالی که واقعا می توانست این کار را نکند
حالا می دانم من کامنت گذاران ناامیدی دارم که فورا می نویسند که نه اتفاقا سر من کلاه گذاشتند و اینطور نیست و شما خوش شانسی و اینا
اما عمیقا اعتقاد دارم که در فقدان اعتماد دولتی و بهم ریختگی اقتصادی مملکت، مردم ما سعی می کنند که سیستم سالمی را جانشین کنند، کاملا انسانی و بی اعتنا به دولتمردان
واقعا بهترین راه برای یهتر شدن جامعه این هست که اول هرکسی از خودش شروع کنه ... :)
پست قشنگ و زیبایی بود :)
چقد اعتماد و خوش قولی و روراست بودن خوبه
از هر نوعش که باشه
امیدوارم همه گیر و انقدر زیاد بشه بتونیم به کرات دیگه هم صادر کنیم
در پاسخ زری:
بله واقعا راه باز کردن :) نمیگم همیشه اینطوریه و دیگه خیلی یاد گرفتیم و بخشی از فرهنگمون شده. ولی واقعا بهتر شده. حداقل من اینقدر خوش شانس بودم که اون خشم و بغضی که گفتین برام تبدیل به شادی و دلگرمی بشه.
یک ویدیو یک سال پیش همه جا پخش شد که میگفتن از آلمانه و نشون میداد توی بزرگراه ماشین ها چطور به دو طرف منحرف میشن که آمبولانس سریع به سانحه دیده ها برسه، یکی از معدود ویدیوهایی بود که من از هزاربار دریافت کردنش خیلی استقبال کردم و حتی خودم هم برای دیگران فرستادمش. چون دیدنش باعث میشد بفهمیم که میشه اینطور بود و واقعا به جایی بر نمیخوره و آسمون به زمین نمیاد. و خوبه یادمون باشه که ممکنه خودمون توی اون آمبولانس باشیم. این چندباری که من شانس دیدن همکاری مردم رو داشتم هی یاد اون ویدیو افتادم و فکر کردم شاید بشه تاثیر گذاشت به این روش.
خانم دکتر اومدی شیراز یه ندا بده لطفا...سخت به سلیقه ات احتیاج دارم برای دیزاین خونه
خطاب به مریم ؛واقعا ملت برا آمبولانس راه باز کردند؟خدایی من نمیرم و همچین صحنه ای را ببینم نمیدونی چقدر از دیدن این کامنت خوشحال شدم، من با صدای شنیدن آژیر آمبولانس همیشه یه بغض همراه با عصبانیت از ماشینها سراغم میاومد
چه پست دلگرم کننده ای بود. جیگرم حال اومد. دمت :
یک ندا اینور میدادی منم شال زرده را ازت می خریدم
من هم باهاتون هم عقیده ام گیسوجان.
یک چیز دیگه رو هم اخیرا چندبار بهش برخوردم که خیلی دلگرمم کرد. مردم به آمبولانس در اتوبان پرترافیک راه میدن. بدون اینکه حتی لازم باشه با بلندگو تذکر بده. بدون اینکه ماشین پلیس دخالت کنه.
صدای آژیر آمبولانس که خییلی سریع تر از سرعت ترافیک نزدیک و بعد دور میشه قند تو دلم آب میکنه.
به نظرم با کمی خوشبینی و پراکندن خبرهای خوب این چنینی، میشه این رفتارهای انسانی رو تقویت کرد.
منم به شما موافقم
عالی . منم معتقدم
من هم به اعتقاد شما، باور دارم.
انگار که مردم ناخودآگاه به یک وفاق جمعی رسیده اند... واقعا "بی اعتنا به دولتمردان".