گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

دم همه مایی که سعی می کنیم ناامیدنشیم گرم

دروان سختی است. در تلگرام من انگار خاک مرگ پاشیدن. هیچکس جوک نمی فرسته حرف نمی زنه عکس نمی ذاره

همه ترسیدن از اینده همه نا امیدن همه عصبانی ان و تراژدی های که مدام شنیده می شه تکرار می شه 

امروز راننده می گفت همه باید بریزن بیرون ولی می ترسن می گم خب از کشته شدن می ترسن می گه مگه هر روز نمی میریم؟ روزی چند بار؟

قصدم از این نوشته دلداری دادن به شماها نیست. دارم با خودم حرف می زنم 

تصور می کنم اگه زمان حمله اسکندر بودم زمان حمله مغول زمان حمله اعراب حتی همین نزدیکی ها زمان شکست مشروطه بودم

همون موقع هم همینقدر نا امید از اینده بودم قطعا

اره به دوره های خوب تاریخ هم فکر می کنم هخامنشی اشکانی سامانی زند اما خب دیگه انتخابی نیست 

این دانایی که همه اینها می گذره سلسله ها می یان و می رن و  ما عمرمون خیلی کمتر از این دوره هاست 

اینکه  همه می گذرن و جزو تاریخ می شن و چقدر تراژدی های شخصی برای ادمهای معمولی مثل ما رخ داده در این سلسه های طولانی

چقدر ادم؟ اوه حتی تصورش مشکله کسانی که رنج کشیدند حس تنهایی کردن نا امید شدن از ادامه زندگی و همه مردند

همه اینها را تو ذهنم مرور می کنم تا به یاد بیارم 

در دوره های طولانی ظلم در زمانهای قحطی و خشکسالی در دوره های جنگ هر ادمی فقط همینو داره 

همین یک زندگی خودشو

همین از تولد تا مرگ

دولت ها و حکومتها عمرش از عمر ادمی بیشتره و می یان و می رن

اما ما تنها چیزی که داریم همینه . فقط همین زندگی

می دونم ناامیدی اینقدر زیاد می شه که همینم اهمیتش را از دست می ده

من بارها در زندگیم  آرزوی مرگ کردم 

اما حسم الان اینه که حیفه 

تنها چیزیه که داریم 

سعی می کنم روز به روز زندگی کنم . سعی می کنم به زور هر روزم را از یک شادی کوچک پر کنم و فراموش کنم که الان تحت سیطره مغولم یا اعرابم یا ترکان

فرقی نمی کنه 

قرعه کشی است شانسی است هیچ  انتخابی وجود نداره 

حداقل این شانس را دارم که اومدم . می دونم از تاریکی بیرون اومدیم و به تاریکی هم فرو می ریم اما خیلی خوش شانس باشیم یک شصت هفتاد سالی در نور هستیم

همینو بچسبم

همین فرصت حیات 

زنده بودن 

می تونم فورا بعدش بگم اخه این زندگی نیست و مقایسه کنم با همه ادمهایی که در جایی دیگر دارند زندگی واقعی تری تجربه می کنند

اما من در اینجا هستم 

و حالا می تونم انتخاب کنم که اونی باشم که وا بدم یا اونی باشم که ادامه بدم

من تاریخ خوندم 

داستان اونایی که ادامه دادن را بیشتر دوست دارم به رغم تراژدی های زندگی شخصیشان

تاریخ چیه؟  همزمانیم باهاشون ادمهایی که کوتاه نمی یان ادامه می دن ما قشنگ وسط داستانهای حماسی زندگی می کنیم و کلی قهرمان دور و برمونه 

اینا انتخاب کردند

حقیقتش به نظرم ناامید بودن خیلی اسونتره 

اونی که تو این شرایط می خواد نور بیاره تو زندگیش و حتی از اون بهتر نور ببره تو زندگی دیگرون 

دمش گرم


نظرات 43 + ارسال نظر
سلام جمعه 2 شهریور 1397 ساعت 01:15

کشورها عموما فراز و نشیب هایی در راه توسعه داشته اند.
از پیشرفته ترین ها تا کشور خودمون در ادوار تاریخی.
جنگ، قحطی، بیماریهای همه گیر و ... هزینه هایی بوده که در هر گوشه جهان برای رسیدن به توسعه بافتگی توسط مردم پرداخت شده.
اما...
اما آنچه منجر به نتیجه شده امکان رقابت افراد میهن پرست با ایده های مختلف و وجود احراب و جریانهای قوی میهن پرست بوده که با چاشنی دموکراسی و برنامه، موجب بوجود آمدن امید در مردمشان شده اند تا. امید داشته باشند و صبر و ...
خب متاسفانه از این دریچه آنچه میبینید (بقول معاون رئیس جمهور) فساد و اشرافزادگی تا بالاترین سطوح مقامات رسیده (که البته بنظرم فساد از بالا به پائینه نه برعکس).
آیا با این وجود مردم معمولی (چه آنانکه خانم الا متوسط با فرهنگ مینامدشان و چه آنانکه بقول خانم طلا قشر درگیر مصیبتهای بیماری و فقر هستن) چشم به کدوم راه پیش رو برای عبور از تنگنا و مخمصه داشته باشن وقتی برادران رئیس جمهور و معاونش و برخی وزرا و مقامات و ... درگیر پرونده های فساد شده اند؟ (از سومدیریتها میگذریم)
راستی! با این حال، نرخ تورم مردادماه 97 نسبت به سال گذشته فقط 1% افزایش داشته!
خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

گندم چهارشنبه 31 مرداد 1397 ساعت 11:54 http://minima.blog.ir

یک پست جدید بذار که اینو بشوره ببره .

دوزیست سه‌شنبه 30 مرداد 1397 ساعت 04:55

دوست نازنینم ، همیشه از خوندن پست هات لذت فراوان میبردم و انرژى میگرفتم. حتى این پستت هم آرامش بخشه. بهت تبریک میگم که انقدر انسان توانا یی هستى.
امیدوارم اوضاع و احوال بهتر بشه، همیشه امکان بهتر شدن اوضاع هست .
مگه مرقعى که برجام امضا شد میتونستى باور کنى همچین توافقى بشه؟

جودی دوشنبه 29 مرداد 1397 ساعت 14:56

حداقل خیالمون راحت شد که به هیج جناحی امیدی نیست
حالا اکه اونا نتونستن وظیفه رو در قبال ما انجام بدن ما خیالمون راحته کم کاری نکردیم و اون چیزی رو از دستمون برمیومده برای بهبود اوضاع انجام دادیم
شاید ما بصیرتمون باندازه اونایی که رای ندادن نبوده یا صبرمون بیشتر بوده الان میدونیم که دفعه بعدی برای رای دادن باینها نداریم
هر چند هنوزم معتقدیم اون جناح زوربیشتری داره و کارشکنیش بالاست ولی بی عرضکی و کم کاری رییس جمهور قابل توجیه نیست

. جمعه 26 مرداد 1397 ساعت 21:03

اون روزی که دانشجوها و مردم رو دعوت کردین به پرزیدنت رای بدن باید فکر این روزا رو میکردین
حالا هم اینجوری طلبکارین از همه
وقتی دولت دست جناح شما نباشه پرمدعایین که بقیه کار بلد نیستن اگر ما باشیم چنین میکنیم و چنان
وقتی کار دست جناح خودتون میفته و گند میزنه میگین حکومت ناکارامده و سیستم مشکل داره
بس کنین دیگه

جودی جمعه 26 مرداد 1397 ساعت 01:39

لایک عزیزم

گندم پنج‌شنبه 25 مرداد 1397 ساعت 03:11

یتیم خانه ایران

فرزانه سه‌شنبه 23 مرداد 1397 ساعت 12:46

دوستان جسارتا عرض دیگری هم دارم.
ما مردم ایران، چوب جهل و ناآگاهی خودمون رو میخوریم. چون کتاب نمیخونیم . کتاب نمیخونیم که بعدش تفکر کنیم، تفکر کنیم که بعدش تامل کنیم، بعدش تجزیه و تحلیل کنیم، سبک سنگین گنیم، مقایسه کنیم، الگو بگیریم. که بتونیم مشکلاتمون رو حل کنیم. از مشکل با همسایه و عدم درک متقابل خواهر و برادر تا مشکل رابطه با بقیه مردم دنیا ، کشورها حکومت ها ، عقاید تفکرات و.... ولله بشر امروز میراثدار کل تمدنها و تجارب بشریه. نه فقط 2000 سال یا فقط خاورمیانه یا یک تمدن و تفکر. وسعت دید نداریم متعصبیم . تعصب از جهل میاد که فکر میکنیم روش و تفکر ما درسته فقط. یکی تعصب نژاد ایرانی و کوروش، یکی تعصب اسلامی و شیعه، اون یکی سلطنت، اون یکی تعصب فلان حزب و دسته و فلان کس... خوندن و اشنایی با تفکرات بقیه دنیا، ایده هاشون، روشهاشون، مسیر جامعه و فرهنگشون، شیوه زندگیشون، راه حلها برای مشکلاتشون کمکمون میکنه. لااقل در زندگی شخصی کمک میکنه . اصلا ادم رو ارام میکنه. انگار همین که فهمیدی دنیا پر از چیزهایی که هیچی درموردش نمیدونی باعث تواضع میشه.مثلا کمک میکنه وقتی تصادف کردیم زود نپریم پایین دعوا، با همسایه مدارا کنیم، حق و حقوق هم رو بدنیم و رعایت کنیم، دنیا رو فقط امروز و اینجا نبینیم، دید بلند مدت داشته باشیم. و در نهایت کمی باهوشتر بشیم و از این ایکیو 84 لااقل یکم بریم بالاتر.......
https://iq-research.info/en/average-iq-by-country

یکی از بدترین توهماتمون اینه که ما باهوشیم در حالی که داغون بی هوشیم . اونم دلیل داره سالی ده ها هزار از افراد باهوش مهاجرت میکنن خوب ذخیره ژنتیک هوش میاد پایین. دلیل دیگه اینه که خوب ما که تفکر و تحلیل نمیکنیم، از مغز استفاده نمیکنیم، پس نیازی به هوش نداریم، پس هوشمون از کودکی تا بزرگسالی و پیری پرورش پیدا نمیکنه و توسعه نیافته میمونه!

سارا دوشنبه 22 مرداد 1397 ساعت 15:23

کاملا درسته. از خودمون باید شروع کنیم. بسیاری از مسائل تقصیر خودمونه. تیشه زدیم به ریشه محیط زیست. اون تیشه دیگه داره ریشه رو قطع مکینه. رو زمین اشغال ننداختن که دیگه تقصیر دولت نیست. صرفه جویی در اب و برق ،وجدان کاری، وقت شناسی ،کار مردم رو درست و به موقع راه انداختن ،رعایت نظم ،حق رو به مردم دادن که نظر مخالف ما داشته باشن،احترام به رقیب، و یه عالمه هنجارهای دیگه که همشون دست خودمونه. نصف بیشتر بدبختی هایی که زن تو کشور ما داره تقصیر خود ما خانم هاست. اگه جامعه سیسیتم با ما چپه، لااقل بچه هامون رو خوب تربیت کنیم به ویژه پسر بچه ها رو. به پسرانمون یاد بدیم زن مساوی مرده. بهشون بگیم آزار جنسی یعنی چی و ازش دوری کنن. از ماست که بر ماست

donya یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 16:27

خانوم فرزانه
دقیقا همینی که میگین درسته. صفت مردم ایران رو خوب بیان کردین. متاسفانه حقیقت محض هست که ما همیشه منفعت شخصی را به منفعت اجتماعی ترجیج میدیم

فرزانه یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 10:53

من معتقدم، آقازاده، دلال ، رانت خوار ، مسئول و حاکم همه از همین جامعه اند. از مریخ نیومدند که؟! اومدن؟! از ژاپن و تانزانیا و المان و ایتالیا اومدن؟! نه والا از همین جامعه اند که به هر طریقی درست یا غلط رفتن رسیدن راس هرم. خوب بینی بین الله چندتا از ما اگر جای اونا بودیم اخلاق و وجدان سرلوحه هر قدممون بود؟! بابا فرهنگمون غلطه، صفت جامعه امروز ایران، منفعت طلبی ، حرص و آز و رذالت اخلاقیه! یارو شوهرش پزشکه، خانوم معلم. غم نون نداره که ، کاملا مرفه و بی درد. ولی درست درس نمیده تو مدرسه. این دردش حقوق کمه؟ دردش اخلاق و وجدانه. به هرچی معتقدین تا ما مردم انگشت تقصیر رو به سمت خودمون نگیریم، فایده نداره. اون کارمند ، مهندس ناظر، پرستار، پزشک، قصاب، راننده ، کابینت ساز، تعمیر کار یخچال، ارایشگر و ... که کم کاری میکنه ، بد اخلاقی میکنه یا من و شماییم یا برادر و خواهرمونه. چرا کارش رو درست انجام نمیده؟ یارو به بچش یاد نمیده پوست شکلات رو بنداز ظرف اشغال،نبود بذار جیبت، والا نمیمیری، بچه جلو چشم من با بی خیالی میندازه تو راهرو. شما خودت وجدان اجتماعی، پایبندی به قانون، عدم تعصب ، برابری و برادری حق مردم، رحم و مروت، اندازه فهم و بضاعت خودت رعایت کن. هر کس خودش خودخودش باید 1-2 درصد خودش رو اصلاح کنه تا جامعه 0.2 درصد اصلاح بشه . شما حاضری خودتو اصلاح کنی؟ حاضری اندازه یه ربع در روز فداکاری کنی کولرتو خاموش کنی؟ نه برای مردم خوزستان، برای بچه ها و نوه های آیندت.
طولانی شد، معذرت میخوام

donya یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 09:58

خانم الا
مطمین هستید ما در حال دوران گذر هستیم؟ بعد گذر به چی؟ الان وضعیتی هست که خیلی ها بیشتر احتمال فروپاشی و جنگ میدهند تا اصلاحات که احتمالا منظور شماست

--- یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 09:33

!!!!!!!!!!!!!!
الان تحت سیطره روحانیون فارس هستی

نینا چهارشنبه 17 مرداد 1397 ساعت 13:48

خانوم الا ادم یک کامنت یا فوقش دو سه تا میذاره نظرشو میگه و میره. این که ده تا کامنت می ذارین برای تحمیل کردن نظر خودتون اصلا دلنشین نیست. چه خبره این همه اصرار برای تحمیل کردن نظر خود؟ ادم میاد نظرات مختلفو بخونه می بینه شما جای همه رو تصرف کردی. کامنت دونی برای نظرات مختلفه نه برای سلطه یک نفر

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 23:12

خلاصه زندگی ادامه داره و اگر پیر بشی تصمیم گیری سخت تر. اما در عرض این سی و چند سال مهاجرت ، هر سال آمدم ایران. و با ایران درتماس بودم. حالا خدا را چی دیدی ، شاید اومدیم و موندگار شدیم.

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 23:07

سارا جون:
من خیلی وقت پیش از ایران رفتم. سال 63 بود فکر میکنم. رفتم برای فوق لیسانس ترکیه. چون ایران فکر میکنم بعد از انقلاب فرهنگی وغیره ، هنوز مقطع فوق روبراه نبود. خلاصه دست حوادث و روزگار ما را مهاجر کرد. الان پیر شدم. باید همون سالهای اولیه برمیگشتم. شرایط ایران هنوز روبراه نبود.
بقیه دارد

سارا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 22:38

الا جوت اگه چیزهایی که گفتی ایمان داری پس برا چی از ایران رفتی؟!!! اگه بایدامید داشت و تحمل، چرا برنمیگردی با امید تو ایران زندگی کنی؟

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 21:23

کامنت پایین مال من بود بقیه کامنت:
داستانهای ریحانه که دوست آمریکایی ام گفت چرا مردم نمیایند بیرون ، که خب بچه گانه است .
من در نهایت منظورم این بود: 1- نقش قربانی بازی کردن ، و " مگه من چی میخواستم " من هم که نخبه بودم ، اشتباه است . همه به نسبت خودشان دارند یکطوری له میشوند و از دست میدهند. اصلاحات و صجبت آخر آقای خاتمی و شروطی که پیشنهاد داده بودند ، میتواند قابل تامل باشد. ( هر چند تکراری باشد ، میتوان درخواستهای مکمل به آن اضافه شود).
کلام آخر من : هر تجولی یا گذر از مرحله ای سخت است و تاوانی دارد. باید صبر داشت و امید.

ریحانه سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 21:20

مردم اگه کف خیابدن میان برا اینه که پول هست، اما مال اقازاده هاست. شغل هست اما مال اقازاده هاست. واردات دارو هست. اما دست اقازاده هاست و شاید حال نکردن دارو وارد کنن! و خلاصه همه چی هست ااما برا اقازاده هاست.
مردم اگه کف خیابونن چون همون مقداری هم که به زور بدیت اوردن دارن از دست میدن. چون مملکت قانون نداره. چون رییس اداره برق اومده کارخونه بابام و گفته یا ۶ متر از کارخونه قسمت بر خیابون رو میدی به من یا برق کارخونت جمع میشه و تهش ۱۰۰ میلیون دادن و خلاص!!!
مردم ما اتفاقا هم صبورن و هم فهمیده. اگه کف خیابونن نه بیکارن و نه از جونشون سیر شدن. به این درک رسیدن که به اندازه همه عمرشون هم بدون روی اسایش نمیبینن چون مملکت مال اقازاده هاست. بله. مردم اتفاقا فوق العاده فهمیده هستن. هر چیزی لیاقت میخواد، حتی ریاست به مردم فهمیده.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 21:11

من برای تزریق امید و کمی عادی کردن یک دوران غیر عادی مثالهایی را ذکر کردم ، که روشن کنم با قبول تمام مشکلات ، آنقدرها اوضاع خراب نیست که مشکلات به کف خیابان آمدن و با اغتشاش مردمی حل بشود ( که نمیشود). بقیه دارد

سارا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 21:10

این روزها با خودم زیاد یادآوری میکنم که من و مردم من مگه چی میخواستیم از این دنیا؟ مگه سقف ارزوهامون چه قدر بلند بود؟ چیزهایی که من میخواستم یه شغل ابرومندانه که سر ماه که میرسه نگران نباشم که ایا حقوقم رو میده یا نه. سالی یه بار برم زیباییهای کشورم رو ببینم. با خانواده و اشناهامون هفته ای یه بار دور هم جمع شیم بخندیم. وای عاشق بودن در جمع هستم.از تنهایی میترسم.
دلم میخواست زدن یه ساز رو یاد بگیرم. (بهار امسال خواستم ثبت نام کنم اولش از قیمت ساز پرسو جو کردم. جون کندم تا پولش جور شد و یه کمش موند و تو اون رو هم جور کنم قیمتش سه برابر شده!! دقیقا سه برابر. ) دلم میخواست هربار که میرم بیرون نگران روسری و شالم نباشم. نگران دستهای نامحرمی نباشم که تن و بدنم رو لمس نکنه. من همش همین ها رو میخواستم.به خدا همش همین. این زیاده؟ هر جا میرم برا کار پول ندارن بدن.
خدایا کاش یه بار میدیدمت. همش یه بار.

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 21:06

و نکات ایجاد کننده سوء تفاهم:
1- اشاره من به نسل " تلگرام " و سایر " تنقلات" ، که برداشت گیسو از آن توهین آمیز بود در صورتیکه منظور من توهین نبود. و همچنان میتوانم از آن دفاع کنم.
2- اشاره من به نسل " بی آرمان " ، تنبل ، با فانتزی های هالیوودی. از این هم میتوانم دفاع کنم.
3- این نکته کمی ظریف تر است و جای بجث دارد:
نوشته گیسو علیرغم دعوت به امید و صبر ، پر از اندوه و نا امیدی بود. بقیه دارد

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 20:58

خب ، بر منکرش لعنت. صد درصد با شما موافقم . حتی بقول گیسو با بالا رفتن هزینه زندگی خیلی ها موقعیت اجتماعی و طبقاتی را ممکن است از دست بدهند. خب این را هم که من قبول دارم و تا حدی در جریان هستم.
فکر میکنم دونکته باعث سوء تفاهم شد ، که شبهه ایجاد کرد که من در جبهه مقابل هستم.
بقیه دارد

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 20:52

گیسو ، ریحانه و نیکی عزیز:
اگر صحیح فهمیده باشم ، خلاصه تمام این کامنت ها اینست :
بخاطر بحران اقتصادی + هرج و مرج در مدیریت + حیف و میل شدن بیت المال و عدم شفافیت در پاسخگویی مسئولین دولتی، عده ای از افراد شایسته و اتفاقا از طبقه متوسط جامعه قربانی یا متضرر شده اند.
بقیه دارد

نیکی سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 20:37

من صحبتی با خانم الا دارم:
خانم من در سی سالگی و شش نفر از دختر دایی و پسر عمه و ... هایم در همین حدود سنی، در این بازه زمانی هفت ماهه گذشته بیکار شدیم. شرکت هایی که داشتیم کار میکردیم یا ورشکست شدن یا قبل از ورشکستگی تعطیل. من تا قبل از بیکاری ماهی یک میلیون و پونصد حقوق میگرفتم و بیمه هم نبودم. مدرک فوق لیسانس دارم از دانشگاه دولتی مادر در تهران. نه بی ایده هستم، نه بی آرمان، نه مفتخور و حریص برای زندگی پرتجمل. من آینه طبقه متوسطم. اون طبقه متوسطی که شما تو ذهنت داری هیچ وقت تو ایران نبوده. طبقه متوسط اونیه که کار میکنه و پس انداز و یهو بعد ده سال کار کردن میبینه اون چندرغازی که جمع کرده بوده یک شبه دود شده. طبقه فقیر اونیه که انقدر در نمیاره که پس انداز بکنه، امروز رو میگذرونه و تا فردا هم خدا کریمه. اگه هم نرسید سر گشنه میذاره رو زمین. الان من از طبقه متوسط رسیدم به فقیر. من نمیدونم شما کجا زندگی میکنی و نمیتونم نظری درباره اش بدم، ولی حق من این زندگی نیست. حق من بدبختی و بیچارگی و گرسنگی نیست. حق مردم من این نیست. حق ما له شدن زیر پای دلالها و آقازاده ها و رانت خوارها نیست.

ریحانه سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 20:11

اقا من یک عدد المپیادی سابق، اکنون یک عدد دکتر، مشغول به کار در امریکا به تازگی. خودمو پاره کردم ایران شغل با درامد پیدا کنم نبود. یعنی یکیشون از حجاب من خوشش نیومد. اون یکی درخواست های ویژه داشت. اون یکی را چند سال بیگاری کردم براش و اخرش پول هیچی. اون یکی پول مختصری داشت ولی سطح کار خیلی پایین بود.

من الان طبقه چی محسوب میشم؟
چی را باید میدیدم که ندیدم؟؟؟ الا جان خیلیییییی دوری از محیط ایران. خیلیییییبی


یه پسر امریکاییه اینجا بهم گفت چرا مردمتون نمیریزن بیرون که رژیم را عوض کنن؟ تقصیر خودتونه....
منم گفتم منتظر بودیم شما بگی! تا کسی تو شرایط نباشه واقعا نمیفهمه

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 19:55

یادم رفت این را بگویم البته از نظر خودم:
هیچ اشکالی هم ندارد که طبقه متوسط در این شرایط ،اینطوریست. معنی اش همان کامنت اول است که از قول خواهرم گفتم. هنوز سطح استاندارد زندگی طبقه متوسط بالاست. و این طبقه راضیست. نمیخواهد ریسک کند.
بنابراین : کف خیابان راه حل نیست. صبر کنید امید داشته باشید ، کارها درست میشود. حس من میگوید حتی خیلی خوب.ولی طول میکشد. اینهم فال بینی تلگرامی!

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 19:37

البته فکر میکنم تو طبقه زحتمکش و طبقه متوسط را با هم اشتباه گرفتی. طبقه متوسط : کارمند یک در آمد ماهیانه ثابت دارد. حالا شاید کافی نباشد. و در شرایط بحران اقتصادی اصلا کافی نباشد. و شاید حتی همان را هم از دست بدهد.
و نکته دیگر ذهنیت و فرهنگ طبقه متوسط مورد نظر من بود تا وضعیت اقتصادی. که من آن ذهنیت که دینامیک جامعه میشود را ندیدم . طبقه متوسط فرهنگ و ارزشهای اخلاقی خودش را دارد . بین بالاییها و پایینی ها ایستاده و ارزش انسانی تولید میکند که کمک پایینیها میشود.

بله طبقه متوسط ما در ایران همکارم هست، معلمی است که ماهی دو میلیون و پانصد هزارتومان حقوق می گیرد، یک زن و دو تا دختر پشت کنکور دارد، ماهی یک میلیون و هشتصد اجاره می دهد
و بعد از مدرسه در آژانس کار می کند
و حالا با تحریم ها صاحبخانه اس یک میلیون روی کرایه گذاشته ( در ایران کرایه ها در یک ماه اخیر دو برابر شده اند)
این ادم دیگه چیزی برای از دست دادن ندارد، می اید در خیابان
طبق یک تحقیق در حساب بانکی دستگیرشدگان در تظاهرات ، کمتر از پنجاه هزار تومن بود
اینها را گفتم تا متوجه فضایی که طبقه متوسط ایران در ان زندگی می کند بشوی و بفهمی چرا وقتی به انها می گویی فرصت طلب و راحت طلب و سری پر از هوس هالیوودی ،حس می کنم از کره دیگری صحبت می کنی

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 18:51

حق با توست. ما هم را نمی فهمیم. و بهتر است بحث نکنیم.
فقط یک توضیج: طبقه متوسط را با آقازاده ها اشتباه نگرفتم. من در اطرافم آقازاده نیست که ببینیم.
اما طبقه متوسط بی ایده ، بی آرمان ، فرصت طلب ، راحت طلب با مغزهایی پر از هوسهای هالیوودی زیاد میبینم.پاهایشان در خیابانهای گند زده تهران است و فانتزی هایشان شکل گرفته از فیلمهای تلگرامی.
بهتر است با هم بحث نکنیم. تفاوت ما زیاد است.

بله قبول دارم تفاوت ما زیاد است
حتی همین کامنتت را هم نمی فهمم
اینها چه کسانی هستند و تو در سفرهای کوتاهت به ایران اینها را کجا دیدی؟
من دارم از بیکاری و بی پولی و فقر و ناامیدی و مرک و زندان حرف می زنم
تو مشخصات یک قشر مرفه بی درد را می دهی
این دو تا طبقه متوسطی که تو دیدی و من می بینم
نشاندهنده تفاوت دیدگاه من و توست
تبصره: تلگرام فیلم نداره!!!

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 18:42

گیسو جان : اول کمی آرام باش. و لجن پرخاشگرانه ره به جایی نمیبرد. من هم دوره قبل از انقلاب در زمان دانشجویی معلم بودم. در یک منطقه فقیر نشین و عمق فقر را دیده ام. زندگی را تجربه کردم. انقلاب ، جنگ ، زندگی کوپنی ، مهاجرت ، غربت و سایر نکبتها را زندگی کرده ام.
شاید حق با تو باشد ، بین من و تو تفاوت نسل است. تفاوت تجربه ، تفاوت نوع زندگی و نوع ذهنیت. من متعلق به نسل قدیمم. 63 ساله ام .از مریخ نیامده ام. بقیه دارد

من آرامم الا جان
پرخاشگرانه نخوان
اما تویی که می نویسی: ای اهالی تلگرام جوک و تنقلاتتان را بگذارید کنار و چهار تا مقاله بخونید
بابا بشینید سرجاتون
متوجه لحن جملاتت هستی انشاله؟

نیکی سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 17:46

گیس طلا جان من اصلا دلم برای خودم نمی سوزه. من الان نزدیک سی سالمه. بخوایم معمولش رو نگاه کنیم چهل سال دیگه از عمرم باقیه. کلی اتفاق ممکنه تا اون موقع بیافته. من دلم برای پدر و مادرم میسوزه. دلم میسوزه تو شصت و پنج سالگی که باید خیالشون راحت بود و به فکر استراحت بودن، نگران ورشکستگی و بدهی باشن. دلم میسوزه جوونی و تشکیل خانواده شون تو جنگ و سختی گذشت، هر دو شون سی سال روزی دو شیفت کار کردن تا از طبقه فقیر رسیدن به طبقه متوسط، هر دو تو این سن هنوز دارن کار می کنن، ولی الان می تونن فقط ماهی یه بار گوشت بخرن. من دلم میسوزه که نگرانن دوباره وضعیت زمان جنگ پیش بیاد. که هر روز پدرم بیاد بگه امروز فروش نداشتیم. هر چقدرم جلوشون بزنم به شوخی و خنده، هر چقدرم براشون نور بیارم، خودم دلم میلرزه.خیلی متشکرم که این پست رو نوشتی. خوندن نوشته هات باعث میشه دلم کمتر بلرزه. امیدوارم همون طوری که خودت نور به زندگی ماها میاری، دیگرانم زندگی ات رو روشن کنن.

اخ نگو نیکی
مادر و پدرها
اونا هم خودشون جوونی نکردن
هم به چشم خودشون می بینن جووناشون در چه وضعی هستند
دلم براشون کبابه

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 16:48

بقیه:
من فکر میکنم که دیدی واقع بینانه دارم و شرایط سخت را در ایران و جاهای دیگر زندگی کرده ام ( نه توریستی).
من طبقه متوسط ایران را بسیار پر توقع و حریص برای زندگی لوکس میبینم. الگوهایش سلبریتی های هالیوودی است. یا تنبل است با قناعت راضی است یا پر توقع است میخواهد یک شبه میلیونر شود. این طبقه متوسط که باید به مردم غذای روحی و فرهنگی بدهد ، زیادی رویایی است و شکمش پی آورده. و حالا یکهو غصه دار شده .

الا
انگار داری از مریخ حرف می زنی
اصلا نمی فهممت
من دارم از مردمی حرف می زنم که کمرشون داره زیر بار اجاره نشینی می شکنه
از جوونای با استعدادی که کار ندارن و هیچ اینده ای هم ندارن
از پدرهای که صدجا کار می کنن و باز نمی تونن خرج خانواده را دربیارن
من برای همین می گم در برج عاج نشستی و اصلا از ابران خبر نداری
این طبقه متوسطی که تو داری ادرسش را می دی، ما بهشون می گیم پولدار و می گیم اقازاده
که احتمالا در سفرهایت به ایران فکر کردی اینا طبقه متوسطن

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 16:37

کامنتم بقیه داشت. صبر کن:
6- در داروخانه های ترکیه دارو هست بله ( خب که چی؟). 7- تحریم داروهای مورد نیاز نمیبایست در لیست تحریمها باشد. و حالا اگر کمیاب شده ، یا تقصیر بازار سیاه است یا آمریکای جنایتکار.
8- من و خواهرم هرگز در ترکیه توریست نبودیم و باچشم توریستی به آنجا نگاه نکردیم. 9- در زمانی در ترکیه زندگی کردم( دانشجویی) که تحول اقتصادی بود و راهی را که تازه ایران اکنون شروع کرده ، آنها شروع کرده بودند. بقیه دارد

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 16:02

خواهر بهتر از گلم :
1- آن مقاله ها به شما میگوید ، دلیل تحریمها چیست. 2- ترکیه در 30 سال پیش که خواهر بنده و خود بنده آنجا بودم ، این راه سخت را که ما (ایران )تازه شروع کردیم ، شروع کرده بودند. 3- ترکیه در همان زمان تحول اقتصادی ،بانکها یش ورشکست شدند. بانک جهانی به دادشان رسید. و مملکت را از شورش گرسنگان نجات داد. 4- بله صحیح است در داروخانه های ترکیه همه داروها موجود است ( خب که چی؟). 4- آمریکا حق ندارد مواد مورد احتیاج و خصوصا داروها را در لیست تحریمها بگذارد.
5- من حس میکنم ، اگر از نگاه توریستی و جاذبه های توریستی کشورها دست برداریم ، کمی به واقعیتها نزدیک ترمی شویم.

همین دقیقا منظورم همین است الا
کامنتهایت بسیار دور از واقعیت است،
خوب که چی؟
هیچی ادمها دارن می میرن، همین

Hossein.h سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 11:01

چقدر خوبه که در اینستاگرام هم می نویسید کلی چک کردنش راحتتر می شه برامون.

قربان شما

تیلوتیلو سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 10:47

نور؟
بعضی از آدمها عین خودت نور هستند... ولی اینجا این روزها خیلی خیلی تاریکه

درک می کنم

اثر پروانه ای سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 10:37

چقدر خوندن نوشتت حالمو بهتر کرد. این همون نور بردن تو زندگیه دیگرانه دیگه، هر چند یه شعله کوچیک باشه. پس دمت گرم گیسو طلا خانم

ممنونم

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 09:15

والا نمیدونستم مقیاس اندازه گیری هموطنان عزیز ، امریکا و اروپا است! . مثل اینکه معیارها بهم ریخته. پارسال خواهر من که در ترکیه زندگی میکند و خانواده کوچک سه نفره هستند. زندگی مهاجرتی ندارد. شوهرش ترک است و 30 سال آنجا زندگی میکند. زندگی طبقه متوسط ونسبتا مرفه ( در حد طبقه متوسط ) دارد. برداشتش از ایران کنونی این بود: سطح زندگی طبقه متوسط ایران در مقایسه با ترکیه ، خیلی بالاتر است. و به شوخی میگفت : ایران سو ئیس است در مقایسه ترکیه آفریقا است! ایران را با چارتا کشور همسایه اش مقایسه کنید.

الا جان معیار تحلیل شما خواهرت هست و مقاله هایی که خواندی
نه شما نه خواهرتون ایران نیستید، سالها نبودید
شما می تونی از دور بگی : چند تا مقاله جدی بخونید، بابا ، صبر داشته باشید بشینید سرجاتون، مشکل حل می شه!«برای شما خیلی آسونه گفتنش، شما اصلا و ابدا نمی دونی تحریم یعنی چی
نمی دونی فقدان یک داروی ساده یعنی چی
من ترکیه بودم و دیدم تو داروخونه ده کوره هاش داروی کلوگاگون هست و در تهران در بهترین داروخانه هاش نیست، و ادمها می میرن
اینا تو اون مقاله هایی که شما می خونید نیست

ریحانه سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 03:41

والا خانم الا، من الان امریکام. تازه از ایران اومدم بیرون. حدود ۴ ماه هست. پس هم شرایط ایران رو دیدم هم اینحا رو. بابا اینجا خیلیییی بهتره. درسته گاهی نق میزنن. ولی بد توی امریکا با بد تو ایران زمین تا اسمون فرقشه! با یه شغل ساده قشنگ یه زندگی ساده میتونن داشته باشن. ارامش. تمیزی. سکوت. وااای. خیلی فرقه

موافقم

نرگس سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 00:31

حالم خیلی بهتر شد ممنون

قربانت

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 00:22

بابا صبر داشته باشید.در ترکیه که خواهرم زندگی میکنه ، میگه: هر روز صبح که از خواب پا میشیم ، فکر میکنیم ، نکنه بانکها پولها را تو کیسه بذاره دم در بانک ، بگه اینها دیگه ارزش نداره ،بروید باهاش بادباک درست کنید، اونوقت چندر غازی هم که ما داریم ، باد هوا بشه.دلار همون وضعیت رو داره که ایران داره.ترامپ مخصوصا ارزش دلار را در برابر یورو بالا نگه داشته. خلاصه دقی به دوقی ، ملت ما میخواد بیاد تو خیابون.
خب امید هم تزریقی نیست. از تجربه بدست میاد. بنشینید سر جاتون ، بحران اقتصادی پیچش رد میشه.

الا سه‌شنبه 16 مرداد 1397 ساعت 00:10

طبقه متوسط در اروپا و همینطور آمریکا دارد محو میشود. از شدت فقر طبقه متوسطی باقی تمونده. ترامپ مشغول " شکر " میل کردن است تا بلکه بتواند اوضاع درب داغون خودشان را نجات بدهد. جنگ ، جنگ اقتصادی است. حالا ملت بیچاره ما تنها چیزی که یاد گرفته ، شلوغ بازی کف خیابون.
آمریکای شیطان باج میخواهد تا خودش را از بحران نجات بده.
بقیه دارد

الا دوشنبه 15 مرداد 1397 ساعت 23:59

بابا به پیر به پیغمبر هیچ کجای دنیا وضعش بهتر از ایران نیست.
ای اهالی سیاره " تلگرام " وسایر مزن هردم ها ، کاش زودتر عکس و جوک و سایر تنقلات را کنار میگذاشتید و چند تا مقاله جدی میخوندید. عزیزان سروران گرامی ، سرمایه داری بزرگ دنیا وضعش خرابه. داغونه. و وضعیت ما ، خودشون ، و مابقی دنیا از تبعات و نتیجه کثافتکاری اونهاست.
بقیه دارد

الا جان
دستی از دور بر اتش داری
نمی دانی
نمی دانی
نمی دانی
نمی دانی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد