گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

امروز در هوای ابری، ناگهان پرتونارنجی خورشید دم غروب را روی دیوار دیدم

متوجه شدم که خوشبختی کیفیتی به شدت وابسته به ذهن است، کمی متفاوت با بدبختی که به دنیای بیرون ذهن بستگی بیشتری دارد

منظورم این است  که رنج کشیدن  و فقدان ها احساس نارضایتی  از زندگی را ایجاد می کند اما داشتن ها به راحتی حس خوشبختی را ایجاد نمی کند

به نظرم جای پای غم، عمیقتر از شادی است و به همین دلیل است که برای شاد بودن باید تلاش کرد و غمگین بود ن تقریبا هیچ کاری ندارد

و لی اگر عادت یا ژن  و پرورش میل به شادی را همراه داشته باشد ،خوشبختی به سادگی ایجاد می شود

نظرات 9 + ارسال نظر
الا پنج‌شنبه 6 خرداد 1395 ساعت 14:59

گیسو جون، ویدئو رسید؟ خبر بده. آخه این گوگل کروم خیلی بامبول در میاره. منم حریفش نمیشم. بعضی اوقات باز نمیشه بعضی اوقات وسط کار سکته میکنه ، خلاصه خودش یک دردسره.
اگه ویدئو رسید خبر بده!

بله الاجان همه ب دستم رسید

الا چهارشنبه 5 خرداد 1395 ساعت 21:30

گیسو جانم
میخوای برات ویدئو درست کردن سبد رو بفرستم؟ خود ویدئو اونقدر شاد و مفرح است، که به درست کردنش گوش نمیدی. خصوصا مال مزرعه های آمریکایی.
گذشته از این با انواع علفها و شاخه هایی که ما همینطور از کنارش رد میشیم آشنا میشی ، میفهمی ای بابا همه اینها بالقوه سبده! خصوصا شاخه تمشک و علفهایی که تو شمال زیاده و اسمش " لویی" است. میوه یا گل مثل لوله سرش داره. بفرستم؟

حتما ، بفرست

کاوه چهارشنبه 5 خرداد 1395 ساعت 00:22 http://www.nicebike.blogsky.com/

خوشبختی و بدبختی هردو مفهومی انتزاعی اند پس ریشه در نگرشها و باورهای ذهنی دارند هرچند که از عوامل محیطی تاثیر می پذیرند.
جوری بیان کردید که انگار تنها یا غمگینیم و یا شاد. اما در واقعیت، گاهی نه شادیم و نه غمگین.

متاسفانه بیشتر اطرافیان من بیستر غمگینند تا شاد

mim.chista سه‌شنبه 4 خرداد 1395 ساعت 00:36

ر.ک : آنی هال

شیدا دوشنبه 3 خرداد 1395 ساعت 09:09

خیلی باهاتون موافقم
از اون جالبتر اینه که خودتو با هر چیزی که کوک کنی همون هی هی برات پیش میاد

mim.chista دوشنبه 3 خرداد 1395 ساعت 00:03

یک جک قدیمیه که می‌گن یک روز دو تا پیرزن توی یکی از تفریح‌گاه‌های کوه‌های کت‌اسکیلز نشسته بودن، یکی به اون‌یکی می‌گه: "ببین، غذای اینجا واقعاً وحشتناکه". و اون‌یکی می‌گه: "آره، می‌دونم، تازه... پرس‌هاش هم کوچیکه" خب، در واقع حس من هم به زندگی یک همچین چیزیه. یعنی یک زندگی پر از تنهایی با بیچارگی، عذاب و بدبختی که تا چشم به هم بزنی، گذشته. / وودی آلن/
اما همین شم بما کم میدن !
گیس طلا ی عزیز خوشبختی تا حد زیادی تظاهر به خوشبختیه !
از وودی آلن به گیس طلا

نگرفتم داستان پیرزن هارو

الا یکشنبه 2 خرداد 1395 ساعت 14:07

همین سبدهای خوشگل که میبینی، اگر روی کارتشان را بخوانی نوشته: ساخته شده از ساقه سنبل آبی ، یا برگ بلال( ذرت) یا علفهای کنار ساحل. من چند روز پیش در ولگردی های طبیعت ، دیدم که مزرعه دارها مشغول جمع آوری ساقه های بلند یک نوع علف بودند که سقف کلبه ها را با آن می پوشانند. روز بعد بنده هم دست بکار شده و ساقه " زنبق آبی " که کنار آب در میاید را جمع کردم. میخوام سبد ببافم.
میخوام بگم: زندگی یک " آشغال دونی بزرگه ". باید بگردی توش یه چیز به درد خور پیدا کنی.

ای ول

الا یکشنبه 2 خرداد 1395 ساعت 13:56

تازه گیها حتما میدانی که یک جریان عریض و طویل از هنرهای نقاشی گرفته تا محصولات دوست داران محافظت محیط زیست. به اسم " ریسایکل " راه افتاده . یعنی از باقیمانده آشغالها ، یک اثر هنری یا یک محصول به درد بخور درست کنی. حالا بماند از قوطیهای فلزی نوشابه ، حتی در برزیل یک معلم موسیقی ، برای بچه های ده ویولون ساخت و کلاس موسیقی راه انداخت. میخوام اینو بگم:
این جریانات به آدم یاد میده ، که بتونی از میون آشغالا ، یه چیز خوب و به درد خور بسازی.
بقیه در کامنت بعد.

الا یکشنبه 2 خرداد 1395 ساعت 13:46

کاملا موافقم گیسو جان. و حتی یک تحقیق علمی شده که زن احساس خوشبختی را کشف کرده اند. اما بنظر من ترکیب زن و تربیت مهم است. یعنی در تربیت یاد بگیری خوشیها را ببینی. من الان توی این سن یکهو تازه چشمم یک چیزهایی را میبیند که قبلا نمیدید.
بقیه در کامنت بعد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد