سلام من دختر دبیرستانی بودم ( نخندینا) برای اولین بار فندق تازه دیدم که هنوز به شاخه بود و برگ داشت و دور فندق غلاف داشت و دسته دسته این شاخه ها را روی هم در مغازه سبزی فروشی گذاشته بودند پرسیدم - با ذوق فراوان - آقا اینا چیه ؟ گفت فندق اصلا به جوابش فکر نکردم از همون اول هم یک نوع سبزی تو ذهنم بود و بعد زود گفتم برا چی خوبه گفت : میریزن تو آبگوشت ....
هنوز که یادش می افتم می خوام برم خفش کنم
سلام من دختر دبیرستانی بودم ( نخندینا) برای اولین بار فندق تازه دیدم که هنوز به شاخه بود و برگ داشت و دور فندق غلاف داشت و دسته دسته این شاخه ها را روی هم در مغازه سبزی فروشی گذاشته بودند پرسیدم - با ذوق فراوان - آقا اینا چیه ؟ گفت فندق اصلا به جوابش فکر نکردم از همون اول هم یک نوع سبزی تو ذهنم بود و بعد زود گفتم برا چی خوبه گفت : میریزن تو آبگوشت ....
هنوز که یادش می افتم می خوام برم خفش کنم
پُست مدرنیسم بازاری
تسامح
همش فکر می کردم چرا قیافه اش این شکلیه!!!
حتی :-))))
من بودم به شدت عصبانی میشدم!
ممکن بود اخرین جوابش باشه در این دنیا!
خوبه نگفته کت شلوار!
فک کنم عاشق فیلم اشکها و لبخندها هم باشه