مدتها بود به فرهنگسرا سر نزده بودم،
رفتم و دیدم که مدیر جدید تعداد زیادی از کارکنان را تعدیل نیرو کرده است.
یکی از خدمتکاران به شدت گریه می کرد و دل من برایش کباب شد اما هر کاری می کردم نمی توانستم تصویر شادمانی اش را در چند سال پیش بیاد نیاورم زمانی که همکارش اخراج شده بود.
و دردناکتر اینکه، همکاری که امروز خبر اخراجها را به من می داد،با شادمانی لبخند می زد.
من به لبخندی که سریع تلاش کرد جمعش کند نگاه کردم و به چهره اش هنگام اخراج آتی اش اندیشیدم.
و زمانی که قانون کارما برای تک تک ما به جریان می افتد !
شاید خوشحال از اخراج همکارشون نیستن، فقط خوشحال از موندن خودشون باشند
چه غم انگیز
شاید فکر می کنن با هر اخراج جا برای اونا بازتر یا تثبیت تر میشه
ناراحت کننده است گیسو جان...
دیدن شادی این آدم ها از خود ماجرای اخراج شدن همکاران غم انگیز تره...
روزتون پر از رنگهاى قشنگ، پر از خبرهاى خوب، سرشار از انرژى مثبت و یه عالمه لبخند خیلی افتخار میدید پیش من هم بیاین
98618