در سالن شلوغ ثبت احوال، برادری پیگیری اصلاح شناسنامه خواهر متوفی را می کرد برای انحصار ورثه، متصدی دفتر می گفت: خب ایشون یه بچه دارن تو شناسنامه!
برادره داد می زد: بابا این چون بچه دار نمی شد شوهرش طلاقش داد، بعد از کلی دوا و درمون، شما چه طوری به این راحتی بچه دارش کردید؟
عالی بود!