گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

اینقدر حس و حالش خوب بود که خستگی روز از تنم رفت


در پایان جلسه اول کلاس دانشجویانی جدید که پر از سوال درباره موضوع درس بودند و بمبارانم کرده بودند و از بس جواب داده بودم به نفس نفس افتاده بودم،  سرانجام پرسیدم: خب اینم گفتم، حالا دیگه چه کاری باقی مونده؟

دختر   بامزه ای  در ردیف آخر  با لحنی شیرین و شیفته گفت:  فقط مونده که به قربان شما برویم جمیعا

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت 12:12 http://life-is-a-carnival.blogspot.com

ای جااان... چه شیریییین
کاش لهجه اش هم شیرازی بود گیسوجان. خستگی رو تا ابد از تنتون میشست.

سندباد یکشنبه 2 آبان 1395 ساعت 22:45

جانا سخن از زبان ما گفت!

بنفشه یکشنبه 2 آبان 1395 ساعت 21:03

چه خوووووووب بود، الهی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد