گفتم دوقل یه نموره سواد پیدا کرده به همه زنگ می زنه، به من زنگ زد و دستپاچه گفت که اشتباهی زنگ زده و می خواسته به باباش زنگ بزنه و هول شده بود
بهش گفتم چه اشتباه خوبی من خوشحال می شم صداشو بشنوم و سعی کنه بازم از این اشتباه ها بکنه
یک کم گیج ویج زد و تعجب کرد و خداحافظی کرد
امروز زنگ زده به جای سلام می گه: اشتباهی زنگ زدم
چه شاعرانه!


