درک می کنم
از نظم خوشم میاد ولی چیزی هست به نام کار زیاد بعلاوه اندکی دنده پهن که باعث می شود در مواجهه با بی نظمی دستم فقط در حد حرص خوردن باز باشه!
لازم به ذکره که مدتیه که حتی حرصم نمی خورم!
آفرین بر شما. احسنت. اصولا ما شلخته ها به سبک دیگری منظم و مرتبیم. ولی ایادی استکبار جهانی وجهه ما رو بد نشون میدن! من حدود 30 سال سعی کردم مامانمو با این موضوع آشتی بدم. اما وای از تبلیغات شبکه های خبری معاند :))))
تازه، اصلا وقتی میدونم که قیچی زیر اون دامن سبزه روی کیس کامپوتره، واسه چی باید بردارمش و بذارمش جایی که ربطی به قیچی نداره! خب آدم میتونه به قول شما به جاش دراز بکشه و انجام ندادن هیچ کاری رو تجربه کنه. والا!
منم موافقم
احسنت
اینو باید قاب طلا کرد زد به دیوار
درک می کنم
از نظم خوشم میاد ولی چیزی هست به نام کار زیاد بعلاوه اندکی دنده پهن که باعث می شود در مواجهه با بی نظمی دستم فقط در حد حرص خوردن باز باشه!
لازم به ذکره که مدتیه که حتی حرصم نمی خورم!
اوف اوف اوفففف درک می کنم شدیدا!
اصلا" حد اکثر بینظمى خودش پایدارترین نظمه!یاد شیمى دبیرستان بخیر
درک نمی کنم، شلوغی و به هم ریختگی عصبیم میکنه و تمرکزم رو به هم میزنه
آفرین بر شما. احسنت. اصولا ما شلخته ها به سبک دیگری منظم و مرتبیم. ولی ایادی استکبار جهانی وجهه ما رو بد نشون میدن! من حدود 30 سال سعی کردم مامانمو با این موضوع آشتی بدم. اما وای از تبلیغات شبکه های خبری معاند :))))
تازه، اصلا وقتی میدونم که قیچی زیر اون دامن سبزه روی کیس کامپوتره، واسه چی باید بردارمش و بذارمش جایی که ربطی به قیچی نداره! خب آدم میتونه به قول شما به جاش دراز بکشه و انجام ندادن هیچ کاری رو تجربه کنه. والا!
اصن در شلختگی نظمی هست که در خود نظم نیست!
مثلاً من اگر وسایلمو خیلی مرتب کنم بعدش برای پیدا کردنشون دچار دردسر و خودفحش دادگی میشم!