-پایان نامه اش ده تا فرضیه داشت، می شه گیسو؟
- شدن که می شه اما جرمش خیلی سنگینه
- چقدری مثلا؟
- اعدام یا حبس ابد با اعمال شاقه
- نمی یایی تهران؟ یعنی نمی خوای رای بدی؟
- من ؟ معلومه که رای می دم، همین جا به هر دو فهرست، تکرار می کنم به هر دو فهملرست
- بامزه ، اونجا فقط می تونی به کدخدای دهتون رای بدی، پاشو بیا تهران
-!!!؟؟؟؟
با دسته های گل و هدیه های دانشجویانی که دفاع کرده بودند به سمت تاکسی رفتم، پسر بسیار جوانی با دیدن من و وسایلم، از نشستن بر روی صندلی جلو صرفنظر کرد و رفت پشت نشست، تشکر کردم و به راه افتادیم، پولم ده هزارتومنی بود و راننده بداخلاق پول خرد نداشت، پسر کرایه مرا حساب کرد، گفت : ارزش حرف شنیدن از راننده را ندارد
یک گلدان کوچک کاکتوس بین هدیه هایم بود، آن را به پسر دادم و نگران که مبادا جلوی بقیه مسافران خجالت بکشد و رد کند
لبخند زد و قبولش کرد
دخترک برای دفاع عجله داشت، شوهرش او را کتک می زد و با ادامه تحصیلش مخالفت می کرد،نمی خواست تمدید کند. استاد راهنما و دانشکده همکاری کرده و جلسه اش زودتر از موعد برگزار شد.
هنگام دفاع در صفحه تقدیم پایان نامه اش نوشته بود: تقدیم به همسرم
راننده سواری با دختر شاد و پرگو آشنا از کار درآمد و مدت طولانی احوال پدر و مادر و بقیه را پرسید و دختر با شادمانی و خوشرویی جوابش داد
راننده یاداوری کرد که خواهر مرحوم را هم چندباری سوار کرده و پرسید : چهار سال شد؟
دختر جواب داد:
پنج سال و سه ماه