گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

به یاد آر

روزهای خاکستری را همه دارند، آنچه که این روزها را سردتر می کند، نا امیدی از طلوع دوباره آفتاب است

باید در تمام ان روزها به یاد بیاورم، ایمان داشته باشم، تکرار  کنم ، صبوری کنم که همیشه طلوع کرده، باز هم خواهد آمد

نامردا فقط می خندند

پدر دوستم سالهاست که فوت کرده و مادر بچه ها را بزرگ کرده است، زنی قوی و مستقل و جدی

حالا دخترها از حضور مردی در زندگی مادرش خبر می دهند و  سوتی های او را  که گوشی را روی ویبره می گذارد و با خود به اتاق دیگر می برد  اما خبر ندارد که آن  لرزه های گوشی قدیمی  تمام خانه را می لرزاند و صدای دکمه ها از زیر پتو هم شنیده می شود

و من لذت می برم از بچه های که میل مادر به خروج از تنهایی درک می کنند و  هیچ به رویش نمی آورند

خدا بیامرزدت با این بازماندگان نیکوکارت ای متوفی

اندر مزایای زندگی در روستا اینکه، در می زنند و شما با ماهی پلو  داغ و خوش طعم روبرو می شود

مادر صادق یک بچه بی اعصاب

-وای که چقدر چشماش قشنگه، اوه نه، تو یه مطلبی خوندم نباید از زیبایی دختربچه ها گفت

- خب باز بهتر از صحبت از اخلاقشه


و فصل های اولیه بهترن

خب یک عادتی هم دارم که وقتی همه درباره یه کتاب و فیلم و سریال حرف می زنن، من از اون اثر دوری می کنم و وقتی آب ها و نظرها از اسیاب افتادن با آرامش با اثر روبرو می شوم
حالا دارم دکتر هاوس نگاه می کنم و بدون به یادآوردن جملاتش در نت، می خندم و شگفت زده می شوم و یکی دوباری هم قطره اشکی می فشانم
اما رذالت هوشمند و بی ضرر این موجود بی اعصاب بداخلاق خیلیییی خوبه