گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

و دست و دلم می لرزد که مبادا

خانه را آب و جارو کردم، مبلها را طوری جابجا کردم که دو جای خواب برای مادرک و بابایی درست شود، هیجکدام روی تخت نمی خوابند. برای یکی پتوی نرم گذاشتم برای دیکری پتوی سفت، ملافه های شسته  شده  روی   پتو کشیدم و بالش هایشان را مشخص کردم، برای یکی بالش بلند برای دیگری بالش کوتاه

، رو انداز کلفت برای یکی نازک برای دومی

بخاری ها را زیاد کردم و کتری را روی آن گذاشتم

رفتم خرید و انواع دمنوش برای بابایی و انواع سبزیجات شمالی برای مادرک گرفتم

عصری رفتم آرایشگاه  تا مبادا چشمان تیز مادرک تار سفیدی بر بالای پیشانی ام ببیند.  گل ها و درختهایم را نکاشتم تا به بابایی بگویم: من نمی توانم اینها را بکارم ،کار خود شماست   و او غرق افتخار شود

حالا در مهتابی نشسته ام و منتظرم صدای چرخ ماشین روی شنهای کوچه را بشنوم  

نظرات 13 + ارسال نظر
فاطمه چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت 02:46

خیلی زیبا بود....خیلی...چقدر خوبه که قدرشون رو میدونید.

سندباد سه‌شنبه 24 اسفند 1395 ساعت 21:36

عزیییییییییییزم!
چشم هر سه تون به دیدن گل روی همدیگه روشن!
ایشالله سااااالهاااا تن همه تون سلامت و دلتون شاد باشه و کلی دورهمی با خوشی داشته باشین. دل ما رو هم بردین تو خونۀ قشنگتون به دیدن مامان جان و بابایی عزیز و راه رفتنشون و صدای نفساشون تو خونه.
ایشالله حسابی به همه تون خوش بگذره

نازوو دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 20:52

وقتی برسند،خانه غرق نور و روشنایی میشه.
من این نور رو تو خواب میبینم! سالهاست که پدر نیست و من تو خواب میبینم که خونه پر از پدر و مهمان هستش.

زهرا دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 19:47

چقد قشنگ روح زیباتو به تصویر کشیدی

یه دوست دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 18:41

در کنار خانواده کلی خوش بگذره

تیلوتیلو دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 18:00 http://meslehichkass.blogsky.com/

چه حس قابل لمسی... به به
انشاله که همیشه در کنار هم شاد و سلامت باشین

[ بدون نام ] دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 15:39

گیس طلای عزیز اگه اشتباه نکنم من تو یکی از پستاتون عشق به موتور ماشین و یادگرفتن رانندگی رو خونده بودم و دیگه هیچ جا ندیدم از لذت رانندگی بگید !

والا چون رانندگی نمی کنم
ایشالا برنامه سال جدید

ندا دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 14:14 http://aknooon.persianblog.ir

...و اسکار بهترین صدا رو میدیم به صدای چرخ ماشین پدر روی شنهای کوچه

شیدا دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 12:35

سلام:) کل زحمتایی که کشیدین یک طرف، نکاشتن گل ها و درخت ها یک طرف چه کار شیرینی...چه فرزند دلبندی

ماتیوس دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 12:11

هزاران بار تحسین

فریبا دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 10:16

وایییی چقد شیرین ... دلم قنج رفت

زهرا دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 10:12

دلم انتظار به این شیرینی خواست:)

سلام دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 09:09

آفرین بر چنین دختر خوبی
خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد