کتاب قول فردریک دورنمات، ظاهرا پلیسی اما با لایه های زیر متن و دردناک
دو تا کتاب از داستهای شرلوک هلمز، همچنان هنگام خواندن جرمی برت در ذهنم سخن می گوید و لبخند بر لبانم می آورد
کتاب عاشقانه ای از جین آستین، همچنان توجهش به جزییات گفتگو ها و شناخت عمیقش از جامعه زمان خودش با قهرمانی همان دختر نه چندان زیبا اما باهوش، گمانم او جزو اولین نویسندگانی است که زیبایی را شرط قهرمانی در داستان نگذاشت
کتاب شیرین ترین رویاها از لیسینگ، تا به حال چیزی از او نخواندم کمی طولانی به نظرم رسید اما از دورانی خبرم داد که چیزی از آن نمی دانستم و گروه های چپ در فرانسه
اصن شرلوک فقط همون چهره و لبخندای خاص و نگاه های سریع با ابروی کمی بالا داده ی مرحوم جرمی بزرگوار!
من نه تنها چهره جرمی برت که صدای بهرام زند را هم می شنوم. ضمنا خیالم راحت شد چون فکر می کردم این بک جوری بیماریه که دارم، که وقت خواندن کتاب توهم صدا و تصویر دارم.