وارد مغازه شدم و به مغازه دار خیره شدم، نگام کرد گفت:یادتون رفته چی می خواهید
گفتم :نه یادمه رنگ مو بود، اسمش یادم رفته،
- جلدش چه رنگی بود
- یادم نیست اما اسمش کاف داشت
اقاهه هرچی رنگ مو کافدار بود نام برد، اشنا نبود، رفتم و مدتی بعد
برگشتم گفتم :یادم اومد البورا بود رنگ قرمز اتشی اش
گفت: البورا نداریم اما ای کاش داشتم تا شما کافش را نشانم می دادی
خدائیش باید آدم به این حاضر جوابی با این جواب بداهه و خوگلش رو بوسید
آیا این کار را کردید!؟
خیلی خوبی:)))))))))))))))))))))))))))))
مال وقتیه که مغز دیکته میشه نوزده!
من ایندفه میرم مغازه الکی یه دونه البورا می گیرم ببینم کافش کجاشه
یعنی حالا گیس طلا به گیس قرمز آتشی تغییر می کنه؟
من بهت میگم مغزت کدوم طرفی رفته :
توی مغزت البورا کلمه بورک را تداعی کرده و تو به جای البورا فقط تداعیش یادت مونده
من هیج وقت نفهمیدم مغز چطور گاهی این همه اسکل میشه !!! :))
واااای دیدی ادم با جه اعتماد به نفسی هم میگه:-)
ای بابا حالا اجر کارش رو با این تیکه انداختنش چرا ضایع کرد؟!
خوب یادت نبود که کاف نداره. فقط یادت بود کاف داره اون هم اشتباهی
ولی دمش گرم. برات مایه کذاشت و کلی گشت.من بودم مشتریش میشدم.