گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

حسرت برانگیز

در جلوی سواری های شمال، همیشه آشوبی به راه است، راننده ها نام شهرها را فریاد می زنند و هرکدام مسافران را دعوت به ورود به دفتر خودشان می کنند و اصرار دارند که همین الان ماشین حرکت می کند

در میان این شلوغی مردی میانسال قدم زنان به جلوی آنان رسید و همه به سمتش دویدند و از او پرسیدند که به کجا می رود؟ 

مرد ایستاد و همه منتظر ، 

مرد به همه دفتر ها و درها و مردها نگاه کرد

یکی از راننده ها جلو آمد و سوالش را تکرار کرد: 

آقا شما کجا تشریف می برید؟

مرد سرانجام سکوتش را تمام کرد وبا شادمانی غیرمنتظری گفت: خونه 

نظرات 2 + ارسال نظر
سندباد پنج‌شنبه 26 آذر 1394 ساعت 07:40

اینو باید مجانی می رسوندن! به خاطر شوق و ذوقش!

رهای کامنتها چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 20:14

hihihii

عجب حال گیری بود مرده!

از ترمینال شرق می ری شمال؟

:))) آره
نه از ترمینال غرب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد