گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

شاهزادگان معاصر شهر ما

در فست فودی برایم خودم مرغ سوخاری تند سفارش داده بودم با سالاد سزار و  در حال خوردن و وب گردی متوجه شدم میز همسایه ام دو دختر فال فروش هستند که در حال خوردن ساندویج اند، با توجه به منو متوجه بودم که غذایشان چندان ارزان نیست

متعجب زیر نظرشان گرفته بودم که دیدم دختر گارسون دو نوشابه هم آورد و گفت این را یکنفر دیگر مهمانتان کرده است، حالا دیگر بقیه میزها زیر چشمی دخترها را که با وقار و شادمان در حال خوردن بودند زیر نظر گرفتند، مرد تپل اشپز اومد سر میزشان و محل زندگیشان را پرسید و معلوم شد محله او و دخترها یکی است و کلی صحبتشان گل انداخت

دخترها غذا را خوردند و با دقت میز را تمیز کردند و اشغالها را در سطل ریختند و با لبخند به همه نگاه کردند، نگاه یکیشان به من که رسید صدایش کردم و جعبه سالاد سزار را که هنوز باز نکرده بودم را به او دادم

با لبخند گفت: باور کنید من جای خوردن دیگه ندارم و نصف ساندویچم را به برادرم دادم

نظرات 3 + ارسال نظر
گندم دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 01:41 http://minima.blogfa.ir

سلاممممممممممممم
امروز خیل یادت بودم و از خوندن دوباره نوشته های خوبت مایوس همینجوری رفتم بلاگفا و دیدم آدرس اینجا رو خوشحالم می خونم اینجا

شیدا یکشنبه 29 آذر 1394 ساعت 14:48

خانم دکتر دیدید شما به تازگی همش دارید چیزهای قشنگ دور و برتون می بینید
چه عالیه

سندباد یکشنبه 29 آذر 1394 ساعت 10:02

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد