زن شمالی، سفید و چشم روشن است، شیرین و شوخ حرف می زند، پرسیدم : خب حالا نامادری مهربانی داشتی؟
- هرچی برای دخترش می خرید برای منم می خرید
- پس مهربون بود؟
- اری اما هرچی برای من می خرید اندازه دخترش بود
-؟؟؟!!!
الههههههههی
الههههههههی