گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

بعد از سلام چه می گویید؟ (نام کتابی بود که توصیه می کنم بخوانیدش)


گیسو مراقب باش اینجا نفهمند تنها زندگی می کنی

 این محله  احتمالا همسایه ها برایت مشکل ایجاد کند

خب چرا خونه شمال را نفروختی یک جای بهتر بگیری ؟

من مثل تو نیستم گیسو، محله برام مهمه

خونه ات گیسو معلومه ازش کار کشیدن

گیسو پول دستت اومد حتما یک نوسازی بکن

جقدر دنجه  این خونه

عالی بود کارت ، خلاص شدی از اجاره نشینی

اوای درختای پشت پنجره رو

چقدر خوش مسیر بود خونه ات

میوه فروشی  سر کوچه واقعا ارزون بود، حتما خرید کن ازش

به خاطر درختا چقدر خنکه خونه ات

نگاه قمری ها رو...

نظرات 21 + ارسال نظر
تینا دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت 13:35

اولا که مبارکه. ما هم الان دقیقا تو همین پروسه ی خرید خونه هستیم. و بیچاره شدیم از اظهارنظرهااااا‌، متناسب با بودجه و خواسته مون از خونه جایی رو پیدا میکنیم ولی میگن نههه اونجا خیابون ال و بلیه
ای کاش عقل ملتمون تو چشمهاشون نبووود

اخ درکت می کنم شدید

شکیبا دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت 08:49

منزل نو مبارک
امیدوارم خونه آرامش و آسایش باشه براتون

سارا یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 16:21

فقط اونهایی که یه چیز خوب از خونه ات پیدا کردن و گفتن. ولو اون میوه فروشی ه سر کوچه. حس خوبش از پشت منیتور به من هم رسید....

سندباد یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 15:39

خونه ی که شما میگیری حتماً مزایاش به چیزای دیگه می چربه
و محیط و آدما مث جاهای دیگه و سفرهاتون و ... با شما جور دیگه ای هستن تا با بقیه.
چون احتمالاً مقدار زیادی از برخورد با آدما ناشی از احساسات و رفتار خودشونه و بازخورد هموناس.

الا یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 12:20

من کامنت ها را که میخوانم ، به غیر از تعجب از اینهمه ، ریز بینی و حساسیت برای زهر پراکنی و هنر نیش زدن ( حتی بشکل تحسین) ، زاویه دید برای سکونت در جایی به نام خانه برای مردم در آن جامعه حیرت انگیز است. واقعا حیرت انگیز و تا حدی غیر قابل تحمل است چنین ذهنیتی. بابا بروید پی کارتان و زندگی اتان را بکنید.فاجعه اینجاست ، که بخواهی نخواهی در چنین جامعه ای ، وارد بازی میشوی و میبینی که جفنگیات بخشی از زندگی ات شده. حیف.

shiva یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 11:01 http://sheeva.blogfa

منزل نو مبارک عزیزم به تندرستی، شادمانی، پیروزی و آرامش...

قندک میرزا یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 10:55 http://tooka5.blogfa.com/archive.aspxhttp://

سلام و درود و عرض خسته نباشید.اولندش منزل نو مبارک
بعدش اینکه وقتی یه کاری خوب انجام میشه آدم خیلی خوشحال میشه.منظورم کار خوب کارکنان ظریف بار بود.
سوم این که اصلا به حرف دیگران گوش نکن.فقط حرف دل خودت مهمه

مریم یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 10:45 http://life-is-a-carnival.blogspot.com

هوم... عاشق آدم هایی هستم که به طبیعت داخل و بیرون خونه توجه میکنن. عاشق اونهایی هستم که دقیقا میگردن و یک ویژگی مثبت برای توصیف شرایط آدم پیدا میکنن. آخه ناز تر از میوه فروشی ممکنه؟ اینها میشن کسانی که میشه روشون حساب کرد. روی انتقاداشون خصوصا و حتی.
این پست رو که خوندم، یاد یکی از آشناها افتادم که آمده بود خونه ما و کلی تبریک و الهی شکر و چه خوبه و ... با اینها شروع شد و کم کم رسید به اینکه کاغذ دیواریش کنید و فلان جا رو فلان کنید و ... اخرش چندبار گفت واسه الانتون خوبه و بسه و آدم همینقدر که یه سقف بالا سرش باشه مهمه. چی باشه اهمیتی نداره! (لازم به ذکر است که خانه نوساز و وسط شهر است!) خداییش من اصلا حساس نیستم و کلا به مال افتخار نمیکنم و به اظهار نظرهای ملت هم میخندم. ولی توصیفات این آشنای محترم رفته بود به این سمت که احساس میکردین داره دست نوازش به سرتون میکشه که آخی طفلکی های بیچاره، باز خدا رو شکر که وسط خیابون نموندین :))))))
و کلا از اون به بعد هر کس میاد خونه مون و میگه ایشالا بزرگتر و بهتر، من با خنده اما کاملا صریح میگم نه! من اینجا رو دوست دارم. میخوام لااقل ده سال ازش لذت ببرم. لظفا دعا نکنید میترسم مستجاب بشه :))) و مردم لال میشوند :دی

اخ دقیقا دقیقا

شیدا یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 09:36

یه ماه بود وبلاگتون رو نخونده بودم
امروز کلی حال کردم

شیدا یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 09:34

مبارکه

جولیک یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 00:11 http://platelets.blog.ir

چطوری از خونه کار می کشن؟ یعنی خونه ای هم داریم که مثلا اینطور توصیفش کنن که مال یه خانم دکتر بوده خروسخون میرفته مطب تا بوق سگ بر نمی گشته؟ :|

باغ فردا شنبه 14 مرداد 1396 ساعت 22:08

من با لهجه اصفهانی احتمالا یه نفس راحت میکشیدم و میگفتم :وای ننه ،خوبس از پشت دری مردوم نجات همرسوندی .

الا شنبه 14 مرداد 1396 ساعت 18:22

چقدر خوب که هم نظرات مثبت و هم منفی ( هشدار ) میشنوی. این عالی است. حتما خودت هم نظری داری که مخلوطی از هر دو است. بگذار زمان بگذرد. حسهای تو و نظرات دیگران همه در ذهنت ته نشین بشود. این قسمت حسی و ذهنی داستان است. بعد با محیط آشنا شو. واقعیت ها را به چشم خودت ببین. و با حسها و نظرات شنیده شده مقایسه کن. منظورم اینست: این عالیه که نظرات مختلف میشنوی.

coral شنبه 14 مرداد 1396 ساعت 15:30

هر شخصی به نوعی محبتش رو نشون میده. بعضیا هم هستن که سعی میکنن با هشدار دادن به طرف، در امان نگهش دارن. درسته بهتره اینجوری برخورد نشه ولی ما آدما همیشه راه درست و رفتار درست رو نمیریم به خصوص وقتی پای دل وسطه، به خصوص وقتی نگران عزیزی هستیم

زهرا شنبه 14 مرداد 1396 ساعت 13:06

سلام گیسو جان منزل نو مبارک

نازنین شنبه 14 مرداد 1396 ساعت 12:47

سلام خونه جدید مبارک به سلامتی و شادی

گندم شنبه 14 مرداد 1396 ساعت 10:33

(البته یک گلدون )قابلی نداره مبارک باشه

Baran شنبه 14 مرداد 1396 ساعت 09:42

چراغ خانه شما و همساده ها تان روشن...
خصوصا آن همسایه ای که رضا یزدانی می خواند و آن ذهنی که جاده یاد آوری می نماید...
ولیکن ؛بعد سلام همین میگوییم وبس.

فاطمه شنبه 14 مرداد 1396 ساعت 09:13

خب شاید بعضی فکر میکنن که صمیمیت یعنی نظر واقعی شونو بگن....بعضی براشون مهمه که به خوبیها نگاه کنن تا دل شما شادتر بشه.اما در اینکه نوع نگاه شما به زندگی و المانهای اون توی جامعه فعلی ما خاصه,شکی نیست و لازم نیست بگم قدر این نگاه خاصو بدون.

تیلوتیلو شنبه 14 مرداد 1396 ساعت 09:03

اما ته همه ی این حرفها این نهفته ست که براشون مهمی... که دوستت دارن... حالا شاید بلد نیستن به طریقه درست محبتشون را نشون بدن... ولی اینا آدمهایی هستند که تو رو دوست دارن

بنفشه شنبه 14 مرداد 1396 ساعت 08:20

فقط اونایی که توصیه می کنن و راهکار میدن بدون اینکه ازشون همفکری خواسته باشی:) :/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد