امسال سفر نرفتم و بدخلقم، درگیر ماجرای خونه و اسباب کشی بودم و از هفته دیگه هم جلسات دفاع از پایان نامه ها شروع می شهههههه تا اول مهر
به پاییز دلخوشم و سفرهای رنگی اش
اما این باعث نمی شه که وقتی فیس بوک یاداوری می کنه که من پارسال همین موقع کنار دریاچه ای در گرجستان چادر زده بودم، غصه تو دلم جمع نشه
اما این باعث نمی شه که وقتی فیس بوک یاداوری می کنه که من پارسال همین موقع کنار دریاچه ای در گرجستان چادر زده بودم، غصه تو دلم جمع نشه
---------
به نظرم این جمله نشون میده از اون سفر برو های تنهای ماهر .... که از همه جا سر در میارن هستین!!
همیشه خوش باشید
با توصیفی که از خونه شمال و تهران کردی اخ دلم خواست منم خونه های باهالی مثل گیسو ذاشته باشم مخصوصا خونه شمال چون من اپارتمان خیلی دوست ندارم وای سفر گرجستانتم خیلی دوست داشتم مخصوصا اون سیغانتی یادش بخیر اون سفر مغولستانت وای وای کی بازم از این سفرهای یاحال میری کی تو برو ما بیپولا حالش ببریم چون اینقدز خوب سفرنامه می نویسی که ادم فکر می کنه خودش رفته خلاصه وصف العیش نصف العیش .
پلنگ دره هم بختش باز نشد که نشد
ای جان ای جان! ایشالله به زودی چندتا سفر تووووووووپ برید دلتنگی از دلتون دربیاد کلی انرژی بگیرین