گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

گیس طلا

در اینستاگرام و فیس بوکgisoshiraziهستم

شانس اوردن والدین اینجا ایران است

در مدرسه به دوقلوها  ١١٠ و موارد استفاده را آموزش دادند

وسط دعوای والدین  با یکی ، دیگری رفته زنگ زده ١١٠ گفته : ما در اینجا مورد آزار و اذیت قرار می گیریم

... 

که مادرشون رسیده به تلفن


دیگه دیگه تصور کنید قیافه ذوق زده بابایی را

دوقلوها  دور روز پشت سر هم تو مدرسه  حالشون بد شده، چون محل کار مادر و پدرشون دور بوده و هر بار بابایی رفته دنبالشون 

انتظار می رفته که جناب سرهنگ از این بابت غر بزند اما مشاهده شده که محبت بین آنها و بابایی بیشتر شده

کاشف به عمل اومده و معلوم شده وقتی بابایی رفته دم کلاس ، معلمش گفته شما جناب سرهنگی؟ گفته بعله، معلمه گفته : خیلی دوست داشتم ببینمتون، این دو تا همیشه دارن در مورد شما حرف می زنن!قهرمان زندگیشون هستید.

ملت بامزه

دارم اگهی فروش خانه را نگاه می کنم، قیمت، طبقه، سن، تراس و  وو همینجور دارم پایینتر می رم  ببینم دیدم نوشته : 

دنبال چی می گردی؟ 

اگه  آسانسور داشت که اینقدر ارزون نذاشته بودم 

،

،

،

و خنده دار اینکه 

دنبال آسانسور بودم 

گیسو عینکی

معمولا جمله را باید اینطوری شروع کرد که :مدتی بود احساس می کردم چشم ضعیف شده ...

از آنجا که من هیچ جام به آدم نبرده یه روز صبح، یعنی دقیقا چهار روز پیش از خواب بیدار شدم و  دیدم که نزدیک را خوب نمی بینم و الان  با عینک در حال نوشتن این کلماتم

و البته که تقریبا روزی سه بار گمش می کنم و روش می نشینم و  همیشه شیشه اش کثیفه اما 

کلا باش حال می کنم

اندر تفاوت احوالات خانمها و آقایان

صابخونه ام خونه را گذاشته واسه فروش و مشتری ها به جای خونه منو می پسندند

خانمها با تعریف از سلیقه و هنر من در تزیین خانه مقدمه چینی می کنند، آقایون کاملا متفاوت در سکوت و با جدیت شماره تلفن می دن!